موانع تولید در توسعه صنعت نسوز
این مقاله در مجله چیلان، شماره 96، اردیبهشت 1400، صفحه 94 و 95 به چاپ رسیده است.
موانع تولید در توسعه صنعت نسوز
حسام ادیب
گروه پاترون
صنعت نسوز به عنوان یکی از صنایع وابسته به صنعت فولاد، فارغ از موانع و مشکلاتی که کل صنایع در ایران از آن رنج میبرند (مثل سیاستگذاری های متغیر، تغییرات نرخ ارز، موانع واردات مواد اولیه ای که در کشور وجود ندارند و غیره)، همواره با موانعی جهت توسعه روبرو بوده است. این موانع عمدتا زیرساختی هستند و نیاز به توجه، برخورداری از متصدی مشخص، برنامه ریزی از بالا و اجرای سریع دارد.
- فقدان آزمایشگاه مرجع در کشور
از آلمان تا چین، هر کشور توسعه یافته یا در حال توسعه، دارای آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی مستقل در حوزه صنعت نسوز است. با وجود آنکه همه شرکتهای بزرگ صنعت نسوز در این کشورها، آزمایشگاههای پیشرفته ای جهت انجام انواع تست در راستای تحقیق و توسعه دارند، وجود مراکز مستقل، به خاطر امکانات گسترده و برخورداری از استانداردهای ملی و بین المللی، به اعتبارسنجی فعالیت های تحقیق و توسعه ای و آزمونهای شرکتها و محققین کمک میکنند.
در کشور ما هم تولیدکنندگان نسوز دارای آزمایشگاه با تجهیزات مورد نیاز خود هستند و جهت انجام تست هایی که نیاز به تجهیزات خاص دارند، از مراکز آزمایشگاهی ثالث یا دانشگاهها کمک میگیرند. اما نبود یک یا چند آزمایشگاه مرجع باعث میشود هم تاخیرهای بسیاری در فرایند تحقیق و توسعه یا کنترل کیفی شرکتها به وجود آید و هم شرکتها و محققین از پشتیبانی مشاوره ای یک مرجع برخوردار نگردند و متکی بر دانش خود باشند.
گروه پاترون آمادگی مشارکت در انجام چنین پروژه ای را دارد اما چنانچه می دانیم، چنان تجهیزاتی نیازمند سرمایه گذاری عظیمی است که ورود دولت یا سرمایه گذاری جمعی را می طلبد. سرمایه گذاری در این حوزه زیرساختی، ورود شرکتهای بزرگ فولادی کشور را می طلبد و حتی از عهده خود تولیدکنندگان نسوز نیز خارج است. کما اینکه با مشارکت جمعی تولیدکنندگان فولاد و نسوز، می توان با اشتراک تجهیزات موجود و استفاده از پتانسیلها، گام نخست جهت ایجاد چنین مرکزی را برداشت. بدیهی است در سالهای نخست فعالیت این مرکز، انتظار بازگشت سرمایه یا سودآوری نمیتوان داشت و این پروژه، به عنوان یک زیرساخت ضروری، تاثیرات خود را در درازمدت نشان خواهد داد.
انجمن تولیدکنندگان فولاد نیز می تواند با تشکیل کارگروهی در این خصوص اقدام کند و مشارکت شرکتهای علاقه مند و نیز مراکز دانشگاهی، آزمایشگاههای ثالث و انجمن های تخصصی نسوز را جلب نماید.
- نیروی کار متخصص
فرار مغزها و مهاجرت نخبگان موضوعی نیست که نیاز به توضیح داشته باشد. صنعت نسوز نیز در کنار دیگر صنایع کشور از این موضوع آسیب بسیار دیده و آینده روشنی برای رفع نیاز آن متصور نیست. مدیران و صنایع کشور نیز شاید آن ارج و قرب لازمی که باید برای محققین قائل بود را عملی نمیکنند. فراهم آوردن امکانات رفاهی لازم، مشارکت محققین در سودآوری ناشی از محصولات جدید و در نظر گرفتن جایگاه ویژه برای متخصصین حوزه تحقیق و توسعه، میتواند تا حدی از انگیزه این افراد برای مهاجرت بکاهد اما بهرحال با شرایط حاضر کشور، نمیتوان جلوی آن را گرفت و یا شدت آن را به طرز قابل قبولی کاهش داد.
از طرفی با توجه به تورم و نرخ ارز، پرداخت هزینه های تحقیقاتی به متخصصین خارج از کشور از عهده شرکتهای ایرانی خارج شده است. کدام مدیرعامل یک شرکت ایرانی حاضر است ماهانه مثلا 5 هزار دلار به یک متخصص خارجی جهت تحقیق و توسعه پرداخت کند؟ این در حالی است که الزاما همه پروژه های تحقیقاتی منجر به خروجی و محصول تجاری نمیگردند. بماند که انجام تست ها در خارج از کشور، مرتبط با فعالیت های تحقیق و توسعه ای که در بند قبل به آن اشاره شد، در مقایسه با هزینه های ممکن داخلی، میتواند کمرشکن باشد.
رفع مشکل مهاجرت نخبگان، خارج از توان شرکتهای تولیدی است و این شرکتها صرفا می توانند جهت رفع نیازهای خود، به طور نسبی شرایط خاصی را برای نخبگان ایجاد کنند.
لازم به توجه است که با گذر زمان، فاصله دانش و فناوری بین شرکتهای داخلی و خارجی، به واسطه همین کمبود نیروی متخصص جهت تحقیق و توسعه، هر روز بیشتر و بیشتر می شود. تصور کنیم یک روز تحریم ها برداشته شوند و دوباره پای شرکتهای خارجی جهت تامین نسوز به صنعت فولاد کشور باز شود. آیا یک فولادساز حاضر است از محصول جدید یک شرکت خارجی که توجیه اقتصادی بیشتری نسبت به محصول داخلی دارد چشم پوشی کند؟
- مواد اولیه
ما همه مواد اولیه مورد نیاز تولید نسوز را در کشور نداریم و همچنان نیازمند واردات هستیم. این مسئله مانعی جهت توسعه صنعت نسوز محسوب میگردد چراکه با در نظر گرفتن مدت زمان حمل، هزینه های حمل و کیفیتی که خارج از کنترل تولیدکنندگان نسوز است، رقابت صنایع نسوز ایرانی، چه در عرصه بین المللی و چه در عرصه داخلی (در رقابت با تولیدکنندگان خارجی که بالاخره یک روز دوباره به ایران باز خواهند گشت) بسیار دشوار خواهد بود.
نبود یا کمبود مواد اولیه داخلی، از جمله انواع مواد منیزیتی، آلومینایی، بوکسیتی و غیره، به دو مسئله اساسی مرتبط است. اول نبود اکتشافات کافی و عمیق و دوم فناوری فراوری مواد معدنی. به مشکل اکتشاف در کشور متخصصین بسیاری پرداخته اند اما در مورد فناوری فراوری، باید گفت فاصله فناورانه فراوری در ایران با رقبای خارجی زیاد است. عدم ثبات کیفی محصول فراوری شده بزرگترین معضل صنعت نسوز کشور در استفاده از مواد اولیه داخلی است. محصولات نسوز با تغییر چند صدم درصد در ترکیبات شیمیایی مواد اولیه شان، نیازمند تغییرات فرمولی یا روش استفاده هستند. با این سطح پایین کیفی و عدم برخورداری از استانداردهای لازم مواد اولیه، نمی توان آینده ای برای رقابت در عرصه بین المللی و حتی داخلی با شرکتهای خارجی متصور بود. بدیهی است بهبود کیفی مواد اولیه داخلی، نیازمند تغییر نگرش مدیران و سرمایه گذاری در این حوزه است.
- نبود متولی و استراتژی مشخص
حتی اگر خودمان را با کشورهایی مثل آلمان، که همه چیزش برنامه ریزی شده و سیستمی است، مقایسه نکنیم، حق داریم با کشوری مثل چین، که در بازه زمانی کوتاهی توانست تحول عظیمی در صنایع و تولید و صادرات خود ایجاد کند، مقایسه کنیم. الگوبرداری از موفقیت دیگران نشان می دهد بدون برخورداری از متولی و استراتژی مشخص در یک حوزه، و هماهنگی همه بخش ها جهت رشد و پیشرفت، هیچ توسعه ای صورت نمیگیرد. در ایران انجمن ها و کنفرانس ها و نمایشگاههای مختلفی داریم که هیچ کدام نه قدرت و نه امکانات لازم جهت مدیریت و رفع موانع تولید را ندارند. این قدرت بخشی و امکان سازی باید از بالا و از سوی دولت صورت گیرد. تلاشهای جزئی، هرچند اثرگذارند، اما بدون داشتن یک تصویر کلی یا مسیر راه، یک برنامه مشخص و یک متولی خاص دارای قدرت و اختیار، هیچ توفیقی جهت رشد و توسعه به دست نخواهد آمد.
جهت مطالعه فایل پی دی اف، لطفا اینجا را کلیک فرمایید.