مصاحبه زیر در روزنامه صمت، شماره ۱۲۱۰، دهم دیماه ۱۳۹۷، در صفحه ۶، به چاپ رسیده است.
لینک به مطلب اصلی
سارا اصغری: استفاده از توان و ظرفیت شرکتهای دانشبنیان در صنعت فولاد میتواند سبب ایجاد بهرهوری و ارزشافزوده در این صنعت استراتژیک شود زیرا با وجود تکمیل شدن زنجیره فولاد، از این پس آنچه میتواند سبب توسعه و بالندگی شود، ایجاد دانش است؛ البته دانشی که بتواند صنعت فولاد را به سمت بومیسازی در فناوری و تجهیزات آن سوق بدهد.
از این رو جشنواره و نمایشگاه ملی فولاد که ۱۷ تا ۲۰ دی در برج میلاد تهران برگزار خواهد شد، فرصت مناسبی است تا شرکتهای دانشبنیان بتوانند در این زمینه توانمندیهای خود را در معرض دید تولیدکنندگان و مصرفکنندگان قرار دهند.
درباره جایگاه شرکتهای دانشبنیان در صنعت فولاد و حضور آنها در نمایشگاه و جشنواره ملی فولاد، با حسام ادیب، رئیس هیات مدیره گروه دانشبنیان پاترون به گفتوگو نشستهایم که در ادامه خواهد آمد.
برگزاری جشنواره ملی فولاد در روزهای تحریم تا چه اندازه ضروری است؟
همان گونه که میدانیم تحریم اخیر امریکا منجر به تمایل نداشتن شرکتهای خارجی و بانکها برای همکاری با شرکتهای ایرانی شده است. این موضوع منجر به آسیب به صنعت و اقتصاد کشور، از جمله صنعت فولاد شده است. از این رو باید اقدامی کرد و دست به کار شد تا نیاز کشور به اقلام ضروری وارداتی برطرف شود. در این راستا به یقین بومیسازی این اقلام و تجهیزات یکی از نخستین اقداماتی است که باید انجام شود. جشنواره ملی فولاد نیز قرار است با رویکرد ارائه فرصتهای بومیسازی و حمایت از تولید داخلی برگزار شود که اقدامی بجا و ضروری است، البته به شرط آنکه جشنواره پس از برگزاری رها نشود و به بومیسازی در این صنعت کمک کند.
شرکتهای دانشبنیان تا چه اندازه میتوانند در بومیسازی صنعت فولاد نقش ایفا کنند؟
به طور کلی اگر واردات کالا به دلیل کمبود آن در کشور انجام میشود، یعنی امکان تولید و دانش آن در کشور وجود دارد و با سرمایهگذاری و افزایش میزان تولید میتوان جلوی واردات و در شرایط تحریم، جلوی خسارت را گرفت اما اگر واردات به دلیل نبود دانش فنی تولید کالا باشد، نقش شرکتهای دانشبنیان پررنگ میشود. برای پر کردن فاصله فناوری داخلی با شرکتهای خارجی که قادر به تولید کالاهای خاص هستند، نیازمند وجود شرکتهایی هستیم که با تحقیقات، الگوبرداری یا نوآوری، نیاز کشور را به آن کالاها رفع کنند. البته باید توجه کنیم که صرف نامگذاری «دانشبنیان» برای یک شرکت، به معنای خروجی و بومیسازی حتمی آن شرکت نیست و باید خروجیهای واقعی و اجرایی بهدست آید. بنابراین پنهان شدن پشت القاب و اسامی گاه میتواند خطرناک و گمراهکننده باشد.
چنین جشنوارههایی تا چه اندازه میتوانند سبب ایجاد استارتآپها در صنعت فولاد شوند؟
اگر بذر یا نهالی را در بیابان غیر قابل کاشت بکارید، نمیتوانید انتظار رشد از آن گیاه داشته باشید، چه برسد به اینکه میوه و بار بدهد. از طرفی نمیتوان به قطعیت گفت اگر بذر بهترین گیاه را در زمینی مناسب بکارید، منجر به میوهدهی آن گیاه خواهد شد. به همین ترتیب، در نبود فضای مناسب کسب و کار، که بخشی از آن وجود همین جشنوارهها و حمایتهاست، نمیتوان انتظار رشد استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان را داشت اما از طرف دیگر هم نمیتوان گفت وجود چنین جشنوارههایی حتما منجر به رشد استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان میشود. وجود این جشنوارهها و حمایتهای صنفی و دولتی، بسترساز است و لازم. کافی بودن آن و منجر به فایده شدن آن هم بهدست خود این استارتآپها و البته شرایط محیطی دیگر است.
شرکتهای کوچک و متوسط که به طور کامل از سوی بخش خصوصی اداره میشوند تا چه اندازه از این جشنواره بهره میبرند؟
صنعت فولاد، مصرفکننده کالاهاست و تجهیزات بیشماری دارد که نیاز به بومیسازی آنها در کشور یک ضرورت بهشمار میرود. حمایت فولادسازان از شرکتهایی که قادر به بومیسازی و تامین نیاز آنها هستند، ضروری است. در این میان فولادسازان بزرگی مثل فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، ذوب آهن اصفهان و… نسبت به شرکتهای کوچک فولادساز که به طور عمده از سوی بخش خصوصی اداره میشوند، قادر به حمایت بیشتری هستند اما نتیجه حمایت شرکتهای بزرگ، منجر به تولید کالاهایی میشود که شرکتهای کوچکتر هم نیاز دارند. از این رو حتی اگر بخش کاملا خصوصی نتواند حمایت کافی از بومیسازی کند، نقش و مسئولیت اجتماعی شرکتهای بزرگ، منجر به حرکتی میشود که همه از آن بهرهمند خواهند شد.
شرکت شما به عنوان یک شرکت دانشبنیان در جهت بومیسازی چه کارهایی انجام داده است؟
در ۵ سال گذشته، گروه دانشبنیان پاترون موفق شده است با همت و پشتکار و البته با کمترین حمایت ممکن، محصولاتی را تولید کند که بسیار شاخص بودهاند. محصول انقلابی پاترون یعنی الکوپات، موفق شده است با کاهش مصرف الکترود گرافیتی، در بزرگترین کارخانههای فولاد کشور، جلوی خروج میلیونها دلار ارز را بگیرد. به تازگی نیز شرکت، ملاتی را تولید کرده که تا پیش از این تولید آن در انحصار یک شرکت آلمانی بود و هماکنون این محصول تاییدیه فولاد مبارکه را نیز دریافت کرده است. البته پودر قالب ریختهگری، نخستین محصول دانشبنیان پاترون است که بیش از ۴ سال پیش تولید شد و تاییدیه شرکتهایی مثل فولاد آلیاژی ایران را دارد و مورد مصرف بسیاری از فولادسازان کشور از جمله ذوب آهن اصفهان است. همچنین گروه پاترون، نخستین و تنها دارنده گواهینامه نانومقیاس در تولید جرم نسوز است. این نسل جدید از جرمهای نسوز، ویژگی مهمی دارد که با بومیسازی آنها، همگام با پیشرفتهترین کشورهای جهان در حال حرکت هستیم. محصولات خاص دیگری هم در گروه پاترون تولید شدهاند که به طور خلاصه نام برده میشود: پودر قالب اینگات، ملات کرومیتی، مونو آلومینیوم فسفات، پوشش محافظ سطوح کوره قوس الکتریکی و پوشش محافظ شمش و اسلب و چندین محصول جانبی دیگر.
در نهایت هر نکته تکمیلی درباره جشنواره دارید بفرمایید.
ضمن تشکر از زحمات شما، با اینکه گفتن این نکتهها شاید نتیجهای نداشته باشند اما حسب وظیفه چند نکته را عرض میکنم. نخست اینکه در کشور آلمان که مهد فناوری و دانش است، یک نمایشگاه فولاد وجود دارد که هر ۴سال یک بار برگزار میشود. در کشور ترکیه که حدود ۲برابر ما فولاد تولید میکند، هر ۲سال یکبار یک نمایشگاه فولاد برگزار میشود. متاسفانه در کشور ما درحالحاضر حدود ۵یا۶نمایشگاه، آن هم به طور سالانه برگزار میشود؛ سمپوزیوم فولاد، متافو، دنیای اقتصاد، نمایشگاه اصفهان، نمایشگاه مشهد و امسال هم نمایشگاه کرمان اضافه شده که این جشنواره ملی است و نمایشگاه آن هم متولد شده است. بهتر نیست به جای افزودن بر کمیت بر کیفیت بیفزاییم؟ به نظر شما یک شرکت در یک سال چند بار محصول جدید تولید میکند که بخواهد چندین و چند بار در یک نمایشگاه جدید، آنها را عرضه کند؟ آن هم در صنعت فولادی که تغییرات فناوری بسیار کند اتفاق میافتد. چقدر سرمایه و هزینه صرف این نمایشگاهها میشود؟ آیا بهتر نیست یک نهاد تخصصی، نمایشگاه را به صورت متمرکز برگزار کند؟ به شدت ضروری میبینم که این نمایشگاهها، به یک نمایشگاه تبدیل شده و همزمان برگزار شوند. شما فقط پول چوب و نئوپانی که در این نمایشگاهها برای ۳یا۴روز به هدر میرود را حساب کنید، بقیه هزینهها و بحثهای زیستمحیطی بماند. همین پول را میتوان در یک صندوق به مدیریت انجمن تولیدکنندگان فولاد ریخت و از محل آن، با شفافیت، به پروژههای تحقیقاتی وام داد یا به چند دانشجو بورسیه داد، چند پژوهشگر را به ماموریت بازدید از شرکتهای پیشروی خارجی فرستاد و به هر شیوهای حمایت کرد که هم تبلیغی است برای مشارکتکنندگان و هم منجر به رشد صنعت کشور میشود. به اعتقاد من برای کشوری که وضعیت خوب اقتصادی دارد، برگزاری این نمایشگاهها در هر سال زیبنده نیست، چه برسد به کشوری که در تحریم است و داعیه کاهش هزینهها و اقتصاد مقاومتی دارد.
موضوع دیگر این است که جشنواره ملی فولاد بسیار ارزشمند است و متصدی آن هم انجمن تولیدکنندگان فولاد است که معتبرترین نهاد رسیدگی به امور صنعت فولاد بوده اما در گام نخست، شرکتهای دانشبنیان و دیگر تولیدکنندگان محصولات مورد نیاز صنعت فولاد که باید از آنها حمایت شود، باید هزینه گزافی را برای شرکت در این نمایشگاه پرداخت کنند. نگران مسیری که تازه در ابتدای آن قرار داریم هستم. امیدوارم با درایت مسئولان از همه پیچهای تاریخیمان به سلامت گذر کنیم.