استراتژی دوران خاکستری

استراتژی دوران خاکستری

مقاله زیر در هفته نامه نوسان، ویژه نامه نمایشگاه متالورژی، ریخته گری، فولاد، معادن و صنایع وابسته، در مردادماه ۱۳۹۷ در صفحه ۲۸ به چاپ رسیده است.

 

استراتژی دوران خاکستری

حسام ادیب

رئیس هیئت مدیره گروه دانش بنیان پاترون

 

صنعت فولاد مانند بقیه اجزای اقتصاد ایران وارد دوران بسیار ویژه ای گردیده است. هرچند کمتر کسی باور می کرد که ترامپ قصد خروج از برجام را داشته باشد، وقایع اخیر جایی برای انکار تبعات ناشی از اختلاف رویکرد آمریکا و ایران باقی نگذاشته است.

قبل از شروع این دور از بحران، چشم انتظار پیشرفت هایی در صنعت فولاد در این حوزه ها بودیم: حرکت به سوی تولید ۵۵ میلیون تن فولاد تا سال ۱۴۰۴، صادرات بخش زیادی از فولاد تولیدی در ایران، برقراری مجدد روابط بانکی ایران و جهان و در پی آن سرمایه گذاری های خارجی در زیرساخت ها و صنایع کشور که به صنعت فولاد مرتبط اند، توسعه و بهبود تکنولوژیک صنایع فولاد، بهبود وضعیت معیشتی مردم و کارگران با کنترل تورم و رشد اقتصادی و در پی آن افزایش نرخ مصرف ظاهری فولاد و نزدیک شدن به نرخ کشورهای در حال توسعه و مواردی از این دست.

حتی اگر نگوییم به اهداف و برنامه های فوق الذکر دست نخواهیم یافت، بدیهی است که در وضعیت جدید و اعمال تحریم های یک طرفه آمریکا و ترس دیگر کشورها از عدم همراهی با آن، قطعا دچار کندی و تعویق در دست یابی به آن اهداف و برنامه ها می گردیم.

اما مسئله فقط عدم رشد نیست. آشفتگی ناشی از بحران های جدید تبعات مخرب زیادی داشته و خواهد داشت از جمله کاهش ارزش پول ملی و افزایش شدید نرخ ارز، احتیاط دولت در خرج کرد ارز برای واردات قطعات و ملزومات صنعت و همچنین افزایش شدید تورم ناشی از نرخ ارز، از دست رفتن کنترل دولت و صاحبان صنایع هنگام وارد شدن شوک های جدید و نگرانی های جدی بابت عدم امکان صادرات فولاد. در اینجا فرصتی برای بررسی دینامیک سیستم و آثار علت و معلولی در صنعت فولاد نیست اما نکته بدیهی این است که وارد دورانی شده ایم که بحران ها دامان ما را رها نمی کنند مگر آنکه معجزه ای رخ دهد تا به شرایط عادی بازگردیم.

با وجود آنکه نباید از تغییر و بهبود شرایط ناامید بود، اما عاقلانه تر آن است که فرض کنیم شرایط بهبود نخواهد یافت و دوران بسیار پیچیده ای را طی خواهیم کرد و به اقتضای آن، خود را برای این شرایط جدید آماده کنیم. با این نگاه، عقلانی تر آن است که تا حد ممکن از اتکای خود به دولت و حمایت های آن نیز بکاهیم و با انتظار، فرصت ها را از دست ندهیم. البته این نگاه پیش فرض بخش خصوصی باید باشد، به همراه پیش فرض عدم قطع برق و آب و گاز و ناکارآمدی زیرساخت ها چراکه شرکت های دولتی یا خصولتی همیشه از حمایت های نسبی ویژه برخوردار بوده و خواهند بود.

این دوران می تواند بسیاری از کارخانجات فولاد را به خاطر نرسیدن قطعات یدکی و مواد مصرف خارجی زمین گیر کند و می تواند برای بسیاری از کارخانجات، به دلیل اتکا به منابع داخلی و امکان صادرات محصولات دوران روشنی باشد. اینکه هر کارخانه فولاد و حلقه های قبل و بعد آن در زنجیره تولید فولاد در کجای این طیف، از سیاه ترین حالت تا سفید ترین حالت قرار گیرند به استراتژی های این شرکت ها نیز مرتبط است.

ریسک هایی که بخش خصوصی را در شرایط جدید تهدید می کند عمدتا عبارتند از وابستگی به اقلام وارداتی، همچنین کاهش تقاضای داخلی و افزایش عرضه تولیدکنندگان بزرگ دولتی و خصولتی در بازار داخل. در مقابل فرصتی هم به وجود آمده است به نام نرخ ارز که صادرات را بسیار جذاب نموده است.

اقداماتی که می تواند در مقابل ریسک وابستگی به اقلام وارداتی انجام داد می توانند مواردی از این دست باشند: قوت بخشیدن به سیستم نگهداری و تعمیرات با بالاترین راندمان جهت جلوگیری از خرابی و تعویض قطعات، مهندسی معکوس و جایگزینی قطعاتی که امکان واردات آنها کم است، جایگزینی مواد مصرفی خارجی با محصولات داخلی، از جمله نسوزها، برقراری اتحاد با تامین کنندگان مواد مصرفی از جمله فروآلیاژها و سرمایه گذاری در این بخش در قالب سازمانی یا انجمن های مرتبط و سرمایه گذاری های مشترک. البته هرچند نقش انجمن ها در اینجا می تواند بسیار کلیدی باشد، شاید با توجه به تجربه پایین صنعت و فرهنگ ما در فعالیت های مشترک، نتوان امید چندانی به این موضوع داشت.

همچنین در مقابل ریسک کاهش تقاضا و افزایش عرضه داخلی، با توجه به جذابیت صادرات، اقداماتی از قبیل ثبت شرکت در کشورهای همجوار که روابط معمول سیاسی و اقتصادی با ایران دارند و ثبت برند و بازاریابی محلی و بین المللی در آن کشورها، با فرض تولید محصولات کیفی، را می توان انجام داد که در اینجا هم البته نقش انجمن ها و فعالیت های جمعی می تواند بسیار موثر و پیش برنده باشد.

چابکی و استراتژی محور بودن سازمان ها در دوران بحران، نقش کلیدی در بقای آنها دارد. هرچند فضای صنعت و اقتصاد نه به کل سیاه و نه به کل سفید، بلکه در مجموع خاکستری است، امیدواریم سازمانهای ایرانی بتوانند با مولفه های لازم برای بقا، دورانی روشن را طی نمایند.

 

استراتژی دوران خاکستری - نوسان

POST YOUR COMMENT

Your email address will not be published.